هاله چیست :Aura یا هاله، تصویرگویا وکامل دریک نگاه از زندگی روحی روانی احساسی وجسمی ما انسانهاست ازبدو تولد تاکنون است سنگها در گسترش این هاله تأثیر بسیار زیادی می گذارندما با هاله خود بیگانه ایم در صورتی که تمام سلامتی روح وروان وجسم ما به آن بستگی دارد

هاله فیلم ضبط شده ازتمام لحظات اعمال عمر ماست
هاله در برگیرنده ی شعور، آگاهی و نورالهی ماست
هاله میزان ارتباط ما با خداوند یا شیطان را نشان می دهد
همه ی افکار و احساسات و آگاهی ما از هاله ما منشأ می گیرند.
هاله شامل تمام تجربیات زندگی ما از لحظه ی تولد تا لحظه ی مرگ است.
تمام اعمال ما انسانها در دورما بین لایه 4 و5 هاله ضبط می گردد
گیاهان وآب وهوا وسنگها(آب وآتش و باد وخاک) بر هاله و سلامتی ما انسانها، تأثیر گذاشته وهاله نورانی ما را وسیع تر می کنند
آرامش، سلامتی، شادابی، غم، درد، شفایروحی و جسمی مابه هاله کسب شده اطراف ما بستگی دارد
هفت آسمان، عالم کبیر، برزخ، بهشت وجهنم، تمام هستی، اعمال زشت وزیبای ما را در هاله ما قرارداردوباید آن را قبل ازمرگ دید.(در انتهای این مقاله حتما نتیجه  را مطالعه بفرمائید) میدان ظریف انرژی، شعور، نور وآگاهی اطراف انسان هاله نام دارد. این نورو انرژی حیاتی اطاف ما تجلی چند بعدی فیزیکی ومتافیزیکی انرژی درخشان کیهانی خداوند است، که کالبد فیزیکی را در برگرفته، در آن نفوذ می کند و به آن حیات، سلامتی و معنا می بخشد. رنگها و قدرت هاله، مخصوصاً در اطراف سر معانی خیلی مهمی در بر دارند. شما می توانید با مشاهده ی هاله ی یک شخص، عملاً افکار او را قبل از آنکه به زبان بیاورد راببینید، و اگر آنچه می بینید با سخنان او هماهنگی نداشته باشد، شما دروغ را نیز به روشنی مشاهده می کنید. هیچکس نمی تواند در حضور شما دروغ بگوید، بدون آنکه دروغش آشکار شود. هاله را نمی توان با دروغ و ظاهرسازی تغییر داد. هاله، سرشت و افکار واقعی ما را برای همه آشکار می کند.ولی کسی که این هاله را می بیند اگر بزبان بیاوردکه دیده دیگر نخواهد دید.

هاله، امضای معنوی ما است. وقتی شما شخصی را با یک هاله پاک و درخشان می بینید، می توانید مطمئن باشید که او شخصی خوب و دارای روحی والاست، حتی اگر خود او فردی فروتن باشد یا از خصوصیات خود آگاهی نداشته باشد. هنگامی که شخصی را با هاله ای خاکستری یا سیاه می بینید می توانید مطمئن باشید که او فردی با افکار ناپاک است، هر چند که ظاهرا ً جذاب، خوش سخن، فرهیخته، خوش ظاهر یا خوش لباس به نظر برسد. مخصوصاً بسیار مهم است که هاله هر استاد معنوی، پیر یا مرشد را بررسی کنید. چنین شخصی باید هاله ای درخشان به رنگ زرد طلایی در اطراف سرخود داشته باشد. در غیر اینصورت بهتر است شما از پیروی او دست بردارید و به راه خود بروید.

با بررسی هاله می توان اختلالات عملکرد بدن (بیماریها) را خیلی قبل از بروز علائم فیزیکی تشخیص داد. با کنترل آگاهانه ی هاله ی خود، عملاً می توانید با اتصال خود به خداوند(Mind;Body Sprit Connection)خودرا شفا دهید.

هرکس هاله ای دارد، اما اکثر مردم روی زمین هاله هایی بسیار ضعیف و کِدر دارند. این، پیامد مستقیم نگرش مادی گرایانه ی آنها در طول زندگی است، که مانع تکامل آگاهی معنوی شده و احساسات منفی از قبیل ترس، رشک و حسد دروغ، استرس، اضطراب وبیماری را پرورش می دهد. این طرز نگرش، هاله نورانی انسانها را ضعیفکرده و به این ترتیب علاوه بر بیماری جسمی وروحی روانی به اصل خود که خداوند است وصل نمی شوند اگر مردم بدانند که هاله شان در معرض دید است و افراد بسیاری می توانند آن را ببینند، مواظب افکارشان خواهند بود و سعی خواهند کرد، هاله ی خود را ببینند و اصلاح کنند. اگر همه ی مردم بتوانند هاله های یکدیگر را ببینند و تفسیر کنند، دنیا حتماً بسیار بهتر از آنچه هست، خواهد شد.

مدتها قبل، مردم می توانستند هاله را ببینند. انسانهای بسیار مقدس مانندائمه اطهار(س) وپیامبران و مریدان وشاگردان آنها وعُرفا با هاله هایی طلایی در اطراف سرهایشان نقاشی می شدند، زیرا بعضی از هنرمندان عملاً قادر به دیدن هاله ها بودند. اگر تلاش نکنید، هرگز قادر به دیدن هاله نخواهید شد. وقتی خودتان چیزی را می بینید، دیگر لازم نیست چشم بسته به دیگری اطمینان کنید. ما چشم داریم، اما نمی بینیم. کودکان، در بدو تولد هاله را مارا می بینند؛ پس عمل ما نتنها باعث کوری ما شده بلکه باعث جدائی ما از اصل خودمان که خداوند است شده واین جدائی بیماری های جسمی وروحی برای ما به ارمغان آورده که با کاستن لایه عمل وگسترش هاله با استفاده از سنگهای عقیق، دُرّ، فیروزه، یاقوت، زمرد و... که ائمه اطهاروهزاران دانشمندمتخصص در علم پزشکی سراسردنیااستفاده ازبرکات جسمی وروحی سنگ را بما توصیه نموده اندتا سلامتی خود را دوباره بدست آوریم وبه اصل خود که خداوند است وصل شویم تا دیدجان که همان رویت هاله است را پیدا کنیم

هرکسی کو دورماندازاصل خویش

بازجوید روزگار وصل خویش

تن ز جان و جان ز تن مستور نیست

لیک کس را دید جان دستور نیست

ای دوای نخوت و ناموس ما

ای تو افلاطون و جالینوس ما

برخی ازحکیمان که پزشکی دنیا به آنها افتخار می کند؛ دانشمندانی هستند که با علم هاله، مردین،چاکرا، کارما، گیاه درمانی، سنگ درمانی و32 روش درمانی دیگر نظیر همیوپاتی،زالودرمانی، حجامت، آب درمانی  آشنا بودند عبارتند از:

: حکیم ابن سینا، حکیم فارابی، حکیم افلاطون، حکیم جالینوس، حکیم ارسطو، اسقلبیوس، چی یو، غورس، مینس، برمانیدس،، اسقلبیوس، بقراط، صباح بن عمران، عطاربن محمد منجم؛ مولف کتاب "منافع الاحجار، ابوریحان بیرونی(مؤلف کتاب الجماهر فی الجواهر) بما پیشنهاد نموده اند می توانیم، خواجه نصیرالدین طوسی(مؤلف جواهریه)، هیلد گارد مؤلف کتاب "فیزیکا" به طور مفصل با توجه به هاله  وطبایع افراد مختلف، به درمان های طبیعی می پرداخت. یکی از این درمانها شامل قراردادن سنگهای خاص برروی نقاطی از بدن و نوشیدن آب از ظرفی بود که سنگهای شفابخش به مدت یک شبانه روز در آن قرارداده شده حتی شیخ بهائی با توجه به جان و روح و روان و نجوم و شرف شمس وعلم اعداد مطالب ارزنده ای دارد که خواندنیست.
حکمت متافیزیکی درمان باسنگ فراترازعلم مادی است , چراقدرت درمانی حکمت فراتر از پزشکی است:
عدم آشنائی وفقدان دانش بعضی از دوستان با حکمت سنگ درمانی باعث می شود از روی جهل ونادانی حکمت عظیمی که دانشمندانی همچون حکیم ابن سینا (که روز بهداشت جهانی روز تولد اوست)و هزاران سال پیش درمان باسنگ راکشف کرده بود را زیر پا گذاشته وسنگ درمانی را خرفات بدانند. لذا بیائید با یادگیری مطالبی چند راجع به چاکرا بااین حکمت وشعور الهی آشنا شده وزیر بار جهل نادانانی کسانی که سنگ درمانی راخرافات می دانند وداروهای گیاهی را سنتی، تجربی وغیرعلمی می دانند نروید.وبدانید پزشکی در دنیا محترم است ولی در تمام دنیا حتی آمریکا واروپا وقتی پزشکان کم می آورند سراغ طب مکمل یا alternative medicine می روند ولی ما با این طب مکمل سنگ درمانی بیگانه هستیم وآن را خرافات می پنداریم
چاکرا چیست:

چاکراها نقاطی هستند در بدن ما که نور و شعور وانرژی و پرانا یا انرژی حیات را جذب می کنند. چاکراها آنتن های گیرنده یامراکز انرژیکی بدن هستند.نورالهی یا پرانا از چاکراها وارد بدن می شود و از کانالهای انرژی بنام مردین Meredian به سلولها و اندامها ی بدن می رود. در بدن , چاکراهای متنوعی وجود دارد ولی اصلی ترین آن ها 7 چاکرا می باشد. هر چاکرا ارتباط مستقیم با یک سری غدد و ارگان های بدن دارد. تأثیرات این چاکرها در عملکرد این غدد و ارگان ها و بر عملکرد روحی و روانی واحساسی وجسمی ما است.
"ما هفت چاکرا داریم. که هر کدام هم می تبند وهم می چرخند وهم باز وبسته می شوند تا نور الهی وشعور وانرژی حیات را به صدها هزار میلیار سلول برسانند
با چاکرای نخست - مرکز جنسی - شما تنها یک جانور هستید، کمی بالاتر از یک جانور ولی نه چندان دور، درست روی مرز. پائین شما دنیای حیوانات است، بالای شما دنیای انسانیت است. شما درست در خط میان هستید.
وقتی انرژی به سمت مرکز دوم حرکت می کند، کیفیت های نوینی در شما رشد می کنند. آنگاه که انرژی به سمت مرکز سوم برود، ابعاد جدید بیشتری بر شما گشوده می شوند و همینگونه تا پایانی... در پایان، زمانی که انرژی به مرکز پایانی هدایت شود - مرکز هفتم (چاکرای 7) شما فراتر از انسان خواهید بود. و تا فراتر از انسان نروید، نمی توانید به حقیقت ودرک ابدیت وسلامت وتکامل دست پیدا کنید.

برای اینکه بدانید اگر این 7 چاکرا خوب کار کند یا نکنداز نظر روحی روانی احساسی وجسمی چه بیماری هائی دفع یا حاصل می شود لطفاً به بخش:

هفت چاکرا یا 7گیرنده شعور ونور الهی در بدن مراجعه ومطالعه بفرمائید

نتیجه:

قران می فرماید انّ الحسنات یذهب کم سیئات 

گناه نکردن بهتراست از صواب کردن پس هاله خودرا پاک وشفاف نگه دارید. عشق، محبت، گذشت، دستگیری از دیگران و بخشیدن ونماز وقران وذکر دوبار در روز  ویاد خدا وآخرت وپیاده سازی صفات خداوند در خود دیگران همگی هاله مارا پاک  می کند. خیلی ساده از همین فرمول می توانیم به طرز حیرت انگیز هاله خودمان را پاکسازی کنیم.

این نه تنها هاله را پاکسازی می کند بلکه معنویت و حقیقت را در ما تعالی می دهد. بسیاری از کار هایی که ما در طول روزمره انجام می دهیم هاله ما را تیره و منفی می کند. با افراد منفی نشستن با کسانی که گیج و منفى  زندگی می کنند، با کسانی که امید به زندگی ندارند اگر ارتباط تنگاتنگ داشته باشیم هاله مارا منفی می کند. شنیدن غیبت از زبان دیگران، شنیدن فحاشی از زبان دیگران. شنیدن صدای توهین آمیز از غریب و خودی. شنیدن آوازی که هیچ سود و مقصدی ندارد و سرتاسر فحش های زشت و زننده است همگی هاله مارا به سمت تیرگی خواهد برد. این انرژی های منفی به میدان انرژی ما و حتی سلول های بدن آسیب میزند و باعث می شود که در ارتعاشی پایین بمانیم. ارتعاش پایین یعنی ما به این جایگاه تعلق نداریم. جایگاهی که مختص عشق و نور و حقیقت نیست.هر چیزی که در اطراف ما ارتعاش منفی دارد و از وجود به ما ضربه می زند بایستی پاکسازی شود. کسانی که عشق را قبول نمی کنند به هاله ما ضربه می زنند.. کسانی که اضطراب دارند از انرژی ما می دزدند. دیدن فیلم های بدون پشتوانه معنوی، از قبیل منفی، جنگی، ترسناک و از این قبیل فیلم ها همگی از هاله ما انرژی می گیرند. عکس های منفی، پوستر های منفی همگی باعث از بین رفتن انرژی در هاله ما می شوند و فرکانس ما را پایین می آورند. به موسیقی هایی که مفهوم دلنشین و پند آموز ندارند، گوش ندهید